علی مرتضی جانعلی مرتضی جان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
فاطمه زهرا جانفاطمه زهرا جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

امپراطورکوچک و پرنسس کوچولوی ما(بچه هایی از دیار پاکی)

ماه رمضان 92

سلام 5 روز از این ماه عزیز گذشته ومن تازه پست میزارم چ کنم اونقدر توی این سایتو اون سایت میرم که وقت نمیکنم وب نی نیمو آپ کنم  البته واسه رای جمع کردن نمیرم هااااا چون همه به دوستای خودشون رای میدن منم همون تعداد دوستایی که دارم بهم لطف کردن ورای دادن که شدیم رتبه ی 71 خوب چیه خوبه دیگه...جونم براتون بگم پرسه زدن من توی وبا وسایتای دیگه واسه اینه که میخوام غذاهای جدید واسه افطارای بدرستم ،واسه اینکه یاد بگیرم  با وسایل دورریز چیا میشه درست کرد تازه کلی از هنرامم همچین فوران کردن ،امشبم افطاری مرغ چینی درست کردم حتما وقت کردم عکسو دستورشو میزارم ،سرعت اینترنتمونو هم اوردیم پایی دیگه شده نور علی نور.سررزدن به وبای دیگ...
23 تير 1392

ستاد امپراطوری علی مرتضی

(قبل هرچیزی بگم این مسابقه بیشتر ی سرگرمی وهرکسی به شکلی تبلیغ میکنه در رای دادن آزاد هستین رای بدین دوستون داریم رای ندین هم دوستون داریم.از همتون ممنونم (گزیده ای از متن سخنرانی امپراطور ) ای دوستان اگه ب من رای بدین من این امپراطوری را برداشته وبه جمهوریت  تبدیل میکنم چنانچه میبینید با اینکه امپراطورم ولی  یک دوره رای گیری هم در دولت خودم دارم . حتی بهتر از جومونگ هم این وبلاگو اداره میکنم. حالا ی زحمت بکش اون موبایلو بردار کد 234 رو به 20008080200 بفرست به دوستات هم پیشنهاد بده توی این کار اجتماعی شرکت کنن قربون دستت .امپراطور شما ...
8 تير 1392

انتخابات 24 خرداد92

روز جمعه با عمه خدیجه راهیه شهرشون شدیم ای کاش توی شهر خودمون رای میدادیم وقتی رسیدیم دره شهر کمی استراحت کردیم و وقتی رفتیم برای رای دادن اونقدر شلوغ بود که چندبار رفتیمو برگشتیم وآخر سر تونستیم ساعت 11 شب رای بدیم ولی من چون مال اون شهر نبودم نتونستم به شورای شهر رای بدم ولی مهرو برام زدن وی افتخار دیگه توی شناسنامم ثبت شد.خیلی اذیت شدی هم هوا گرم بود هم شلوغ بود واقعا دوس داشتم رای بدم ولی گاهی گریه ها وبی تابی های تو باعث میشد که من منصرف بشم خونه هم که پیش دختر عمت نمی موندی ولی خداروشکر رای من با دستای کوچیک تو توی صندوق انداخته شد.از خدا خواستم اون کسی که اصلح تره رای بیاره وبا اینکه میدونستم کسی که بهش رای دادم انتخاب نمیشه ولی من ا...
2 تير 1392

دیر اومدم ولی اومدم دیگهههه

سلام زندگیه مامان خوبی؟خیلی وقته کلی از عکساتو گذاشتم واسه کم حجم کردن ولی این روزا سخت درگیر گرفتن روزه های قضایی هستم که توی ویار وبارداریم نتونستم بگیرم واسه همین یا خوابم یا حوصله ندارم،توی این مدت که نبودیم رفتیم شوش،رفتیم زیارت حرم دانیال نبی ومن برای اولین بار کلی یهودی رو دیدم،دانیال نبی پیامبر بنی اسرائیل هستش واسه همین یهودیا زیارتش میکنن من که اولین بارم بود یهودی میدیدم برام خیلی جالب اومدن البته صهیونیستا اومدن جلو چشممو ی جوری شده بودم اولش فکر میکردم که خارجی هستن بعد دوتا از دخترای زیر ده سالشون که اومدن نزدیک آبخوری ومن باهاشون فارسی حرف زدم وبا کمال تعجب دیدم فارسی جوابمو دادن واز من خواستن توی پر کردن بطری آبشون کمکشون کن...
2 تير 1392
1